درد ودل ماماني
پسركممممممممممم: وای خدا چقدر ذوق میکنم وقتی آرتين مامان میخنده وقتی از خودش صداهای جور وا جور در میاره وقتی ديگه به صدای من گریه ش قطع میشه و آروم میشه وقتي بين كلي ادم مامانش رو ميشناسه وبراي اومدن تو بغلش كلي ذوق ميكنه وقتی انگشت شستش رو میکنه تو دهنش و شروع میکنه به ملچ ومولوچكردني كه نگو دوست دارم ساعتها بغلت کنم و بچلونمت ولی دلم نمیاد چون تو پسرگل مامان دردت میگیره چنان بوسهایی از اون لپهای تپولوت میکنم که باباحامد صداش در میاد چه برسه به تو ولی چه كار كنم دست خودم نيست عاشق اون دست و پاهای کوچولوتم عاشق اون لثه های بی دندونتم عاشق اون موها...
نویسنده :
مامان ساناز
16:27