سالگرد بابا بزرگ
سلاممممممممممم
روز يكشنبه سالگرد بابا جون(باباي بابا حامد)بود وما مراسم افطاري گرفتيم و كلي
مهمان دعوت كرديم وچون خانمان كوچك بود تصميم گرفتيم همه را به پارك
پرواز دعوت كنيم وانجا شام بديم از صبح من وخاله جون وياسمن ومامان جون سبزي
وسالاد رو اماده وبسته بندي كرديم وگذاشتيم يخچال تا غروب تازه و خنك بماند.
ساعت 6 رفتيم پارك ويه جاي بزرگ كه همگي جا بشيم پيدا كرديم وسفره افطار رو
پهن كرديم تا مهمان ها بيايند مردم از ديدن سفره تعجب ميكردند اخه خيلي طول
ودراز بود.اينم عكس اقا ارتين كه پيش بابا جونش(باباي بابا ساناز) دراز كشيده و
منتطر مهمان هاست
.
خلاصه همه امدند و مامان جون فريبا هم زحمت كشيده بود و اش درست كرده بود
همگي روزه رو باز كردند وبابا حامد هم رفت و غذا هارو از رستوران گرفت بعد هم
شام خورديم
اينم عكس مهمان ها.............
واين هم عكسي از شام
خلاصه مهماني خيلي خوب بزگرار شد و جاي عمو حسين و خاله فايقه وباران جون
خاليييييييييييييييي بود...
شما هم حسابي تاب وسرسره بازي كردي..........................................
خدا بابا جون هوشنگ رو بيامرزه وروحش شاد باشهههههههههههه